رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زيبا برد
تو همي پندار که مجنون سر خود مجنون گشت
از سمک تا به سهايش کشش ليلي برد
من خس بي سرو پايم که به سيل افتادم
او که مي رفت مرا هم به دل دريا برد
خودت آموختيم خودت سوختيم
با برافروخته روئي که قرار از ما برد
همه دل باخته بوديم هراسان که غمت
همه پشت سر انداخت مرا بالا برد
علامه طباطبائي
آرزو دارم که باز آن روی زیبا را ببینمصوتی احسان خواجه امیری
حالا من مانده ام و کاسه آبی که آورده بودم پشت پایت بریزم
در نیستی دلتنگی چه غوغا میکنه ...ا
سکوت شبهای بی ستاره من ترانه میخواند
اولین سالروز غروب خورشید زندگیم - 19 آذر ماه 1388
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
مهر خوبان دل و دين از همه بي پروا برد
58238 بازدید
24 بازدید امروز
2 بازدید دیروز
47 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian